جرات دارید انتقاد کنید!
اینکه این روزها ازکسی انتقاد کنی و با کلی سلام و صلوات شخصیتت را تخریب نکند، اتفاقی است که کمتر میتوان به آن دل بست.
به گزارش سرویس اجتماعی باریش نیوز، داشتن جنبه انتقاد پذیری از آن موردهایی است که این روزها حکم گوهر نایاب را دارد، خدایی نکند به کسی بگوییم عزیز جان این کارت غلط است و منتی بر سرما بگذار و در زیر سایه پروردگار لطف ملوکانهای بنما و رفتارت را اصلاح کن، گفتن این جملات همانا و چشمتان روز بد نبیند ترور جسمی و شخصیتی شدنتان همانا.
حالا در این میان هم بگذریم که یک سری هایمان انتقاد نمیکنیم و تمام عقدههایی که از زندگی و کار وحتی فضای مجازی داریم بر سر اولین فلک زدهای که میبینیم خالی میکنیم و اسمش را میگذاریم انتقاد!
تازه حق به جانب هم هستیم و منتظریم تمام کسانی که با بولدوزر تخریب از روی آنها رد شدهایم سر بر خاک درگاه الطاف انتقادات ما بگذارند که اگر چنین نباشد منتظر حمله کوبنده بعدی ما باشند.
در این مملکت با جنبه فرقی ندارد جایگاه و پست و مقامت چه باشد از آن رئیس اداره گرفته تا همین ارباب رجوع آمادهاند زبانم لال یک انتقاد کنی تا یقهات را بگیرند که چه جسارتی به ما کردی و ده بزن!
البته آنهایی که هنوز اندکی فرهنگ انتقاد پذیری در خونشان جاری و ساری است اهل این خشونتها نیستند و با یک گفتوگوی بسیار منطقی چنان آچمزتان میکنند که بار دیگر به جای انتقاد کردن سر در گریبان خویش فرو کنید و به عبارتی فضولی نفرمایید.
بگذریم که این خارجکیها فکر میکنند انتقاد برای پیشرفت است و مسائل مملکتی را حل میکند و نمیدانند ما در هر صورت دهان منتقدان را خواهیم بوسید فرقی هم ندارد در چه جایگاهی و البته که بوسه داریم تا بوسه!
حالا اینکه چگونه دهان منتقدان را خواهیم بوسید مسئلهای است که اصلا به من و شما ربطی ندارد و ما را چه به این کارها. تا وقتی میشود با تملق و چاپلوسی کارها را جلو برد این انتقاد سازنده دیگر چه صیغهای است؟ اصلا مگر انتقاد سازنده هم میشود؟
جواب بنده خیر است، البته این جواب من با نگاه به سخنان عزیزان است و فهمیدهام هر کسی از ما انتقاد کرد قصدش تخریب است و لاغیر و جواب تخریب توهین و رد شدن با بولدوزر از روی منقدین محترم و محترمه است.
اصلا بفرمایید از من انتقاد کنید و بگویید که نویسنده محترمه این چه خضعبلاتی است که مینویسی، اینجانب در کامل متانت چنان پاسخی خواهم داد که دیگر به یک نویسنده انتقاد نکنید و مهم هم نیست که ردیف کردن چند سطر جفنگیات که تراوشات ذهن من است از من نویسنده بسازد یا نوشتن شاهنامه فردوسی.
تازه من خودم را خیلی جلوتر از سعدی و فردوسی که تمام عمر را به نوشتن مشغول بودند میدانم و با ردیف کردن چند جمله بی سر و ته به هم نام نویسنده یدک میکشم و استخوانهای آن دو عزیز را در گور به لرزه در میآورم، هکذا اینها مهم نیست و اگر شما یکی از این جملات را نثار بنده نمایید قطعا با یکی از این بولدوزرهای انتقاد ناپذیری چنان از رویتان رد خواهم شد که دیگر جسارتی به یک نویسنده مملکت ننمایید!
منبع: آناج
نظر دهید