12:47|پنجشنبه, آذر 01 ,1403
تاریخ انتشار: 16 آبان 1402 - 12:39
کد خبر: 18495
به بهانه بازار پررونق کنسرت ها در استان؛ به نام ما به کام آنها؛

صحنه را برای استعدادهای بومی خالی کنید/ این شهر غریبه پرور است!

در دهه های گذشته که اکثر هنرمندان موسیقی تمام ظرفیت و پتانسیل خود را در پایتخت متمرکز و به مردم تهران عرضه می کردند شهرستانی ها نیز با خرید آلبوم های موسیقی که در دهه های 70 و اوایل 80 در قالب کاست و از اواخر دهه 80 تا اوایل دهه 90 در قالب  CD و DVD عرضه می شد عطش سیری ناپذیر خود به دنیای موسیقی را سیراب می کردند.
صحنه را برای استعدادهای بومی خالی کنید/ این شهر غریبه پرور است!

به گزارش سرویس فرهنگی باریش نیوز، هرچند بصورت جسته گریخته موسسات هنری و تهیه کنندگان تهرانی سالی یکی دوبار خواننده های مطرح را به شهرستان ها برای کنسرت می بردند  اما از ابتدای دهه 90 با شکل گیری موسسات و شرکت های هنری در شهرستان ها، تهیه کنندگان بومی پای خواننده های مطرح موسیقی ایران را به شهرستان ها نیز باز کردند و دوستداران موسیقی در شهرستان ها توانستند ستاره های محبوب خود را روی استیج و از نزدیک ببینند.

رفته رفته تب و تاب خواننده های پایتخت نشین به قدری بالا رفت که هم اکنون کمتر استانی (بغیر از خراسان رضوی) وجود دارد که هر ماه پذیرای خوانندگان تاپ کشوری نباشد و آنها را روی استیج نبرد. سیستم عرضه و تقاضا در صنعت موسیقی در زمان فعلی به جایی رسیده است که تقاضا به قدری بالاست که یک سئانس اجرای خوانندگان علاوه بر در مرکز استان، در شهرستان ها نیز چند سئانس تمدید می شود و اگر تمدید هم نشود به محض بازشدن سامانه فروش اینترنتی بلیط، سامانه در عرض کسری از ساعت Sold Out (اتمام فروش) را نشان می دهد. افزایش شور و نشاط اجتماعی، ایجاد اشتغال مستقیم و غیرمستقیم، چرخش چرخ دنده های صنعت موسیقی و تناور شدن ریشه موسسات فرهنگی و هنری استان ها از آثار مثبت حضور هنرمندان موسیقی ایران در شهرستان هاست. 

اما در این بین نکته ای که از آن غفلت می شود ریشه دوانیدن مافیا و اژدهای هفت سر در صنعت موسیقی است که بعضا با رونمایی از خواننده هایی که صرفا نه از روی استعداد بلکه به واسطه قدرت این مافیاها و اقبال جوانان به آنان، به چاه نفت این باندهای موسیقی تبدیل شده اند. برکسی پوشیده نیست که بسیاری از هنرمندان موسیقی محلی و استانی که توان و استعداد آنها بالاتر از این هنرمندان تهران نشین است سایه نشین قدرت مافیا و خواننده های فصلی (که در ادامه به آن خواهیم پرداخت) شده اند و در آسمان موسیقی ایران علی رغم توانایی و اصالت هنری یک ستاره هم ندارند. مشکل کجاست؟

پیش از واکاوی این مشکل باید از مدیران ادوار اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و موسسات و شرکت های فرهنگی- هنری قدردانی کرد که چراغ هنر موسیقی را در دهه ها و سالیان گذشته در این استان بسته به توان و افق دید خود روشن نگه داشته و عطش دوستداران هنر علی الخصوص موسیقی را سیراب کرده اند اما سوال اینجاست این متولیان دولتی و خصوصی فرهنگ و هنر در استان، کدام حمایت را از هنرمندان بومی کرده اند؟ مگر سجاد محمدی، فرزاد سمیعی،ابراهیم اسماعیلی، ابراهیم علیزاده، محمد اشرفی و سایر هنرمندان حوزه موسیقی چه چیزی از هنرمندان پایتخت نشین کم دارند که توجهی به آن نشده و استعداد آنها پرورش داده نمی شود تا تبدیل به ستاره موسیقی در کشور شوند؟ این سوالی است که متولیان دولتی و خصوصی باید جواب دهند.

سجاد محمدی هنرمند توانمند اهل ماکو که صدای او یادآور اسطوره موسیقی ترکیه ابراهیم تاتلیسس است وقتی بی مهری و بی توجهی را نسبت به استعدادش دید رویاهای خود را در خارج از مرزهای ایران دنبال کرد و هم اکنون در ترکیه تور کنسرت های خود را با استقبال عجیب و غریب هوادارانش برگزار می کند و کانال های ترکیه ای از او بعنوان خواننده ثابت برنامه های خود دعوت می کنند. یا فرزاد سمیعی که در مقطعی در مسابقه صدای ترکیه شرکت کرد و پس از حضور موفق در کانال های ترکیه ای، نتوانست خود را در صحنه رسمی موسیقی حفظ کند این روزها نه در روی استیج رسمی بلکه در تالارهای شهر ارومیه، مردم شاهد هنرنمایی او هستند.

محمد اشرفی صدای جوان و تاپ موسیقی استان هنرمند مستعد دیگری است که عنوان دار جشنواره معلمان هنرمند ایران بوده و تیتراژ برنامه اولدوزلار صداوسیما را خوانده است و این روزها در بی خبری و با تکیه بر استعداد ذاتی و بدون حمایت بخش دولتی و خصوصی، هرازگاهی تک آهنگ هایی منتشر می کند و در برخی مراسمات ادارات و ارگان های شهرستانی و استانی برای اجرای یک الی دو آهنگ روی صحنه می رود. 

اما در بالا به خوانندگان فصلی نیز اشاره شد که باید در اینباره تامل کرد. خوانندگان فصلی اکثرا خوانندگان تهران نشینی هستند که بعضا بخاطر چهره و مقبولیت عمومی در فضای مجازی از سوی مافیاهای موسیقی کشف و با هماهنگی رسانه های خاص، تبدیل به سلبریتی موسیقی می شوند و با خط دهی مافیا و باندهای موسیقی تورهای کنسرت خود را با حمایت این باندهای موسیقی و با وعده اختصاص بیش از 90درصد درآمد کنسرت های خود به این باندها، برگزار می کنند و پس از اتمام کار مافیای موسیقی، این خواننده ها به حاشیه رانده می شوند. حال سوال این است فرق یک هنرمند با استعداد بومی با یک خواننده فصلی برای مدیران دولتی و تهیه کنندگان و مدیران موسسات هنری خصوصی چیست؟

متاسفانه مشکل اصلی ما برندسازی برای داشته هایمان است. اگر امروز استعدادی از این شهر در همه حوزه ها از سیاست تا فرهنگ و ورزش و هنر سربرآورده اولا بواسطه نبوغ ذاتی خود اوست و ثانیا حمایت از این استعداد خارج از مرزهای جغرافیایی استان ما اتفاق افتاده است. خودمان را گول نزنیم. اگر امثال عبدالعلی زاده و بازیان و فتاح در سیاست، سعید معروف، میلاد عبادی پور و فرشاد احمدزاده در ورزش، بابک لطفی خواجه پاشا، امیر آقایی، مهشید جوادی و علی ضیایی در سینما و هنر، پرچم استان و ارومیه را در کشور برافراشته اند نه بواسطه حمایت های ما بلکه بواسطه حمایت های غیرخودی ها از آنان بوده است. آنها آب آذربایجان را خورده اند اما در خاک تهران ریشه دوانیده اند. چه بخواهیم و چه نخواهیم ما در برندسازی مشکل داریم و قدر سرمایه های خود را نمی دانیم.

نظر دهید

لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید