اقلیم کردستان عراق به خاطر یک اتهام واهی دستگیرم کرده بود/ اقتدار جمهوری اسلامی سبب آزادی من شد
اسماعیل کشاورز در گفت و گو با سرویس اجتماعی باریش نیوز، اظهار کرد: در تاریخ 5 بهمن ماه 96 به دعوت یکی از مسئولین اقلیم کردستان عراق و به منظور افتتاح باشگاه ورزشی در آن جا به شهر اربیل سفر کردم که د از عبور از مرز نمرچین پیرانشهر وارد پایانه مرزی حاجی عمران شدم که در آن جا به محض ورود مسئولین آن جا از من سوال کردند که آیا تنها هستی و من گفتم بله و آن ها گفتند که باید کمی صبر کنید و پاسپورت من را گرفتند.
وی افزود: بعد از یک ساعت پاسپورت من را تحویل دادند و من پس از انجام کارهای اداری در مرز و مهر خوردن پاسپورت وارد خاک عراق شدم که در ورودی حیاط شخصی به من گفت مامور امنیتی است و گوشی و پاسپورت من را گرفت و من را به سمت ساختمانی در پایانه مرزی حاجی عمران برد و بعد از 3 ساعت فردی مسلح وارد اتاق شد و به زبان فارسی گفت که به تعدادی سوال باید جواب دهید.
کشاورز گفت: آن شخض با حدود 150 سوال من را به مدت 7 ساعت بازجویی کرد و پس از اتمام بازجویی به من گفتند اثر انگشت خود را بر رو کاغذی که به زبان کردی نوشته شده بود بزنم و من گفتم که مترجم بیاورید تا بدانم چه نوشته اید و بعدا اثر انگشت بزنم که در پاسخ به من گفت همان چیزی هایی است که خودت گفته ای و انشگت بزن و من هم اثر انگشت زدم و بعد از نیم ساعت آن شخص برگشت و گفت که شما باید مدارک خود را از اداره جوازات در اربیل عراق تحویل بگیرید.
وی تشریح کرد: من به اربیل رفتم تا مدارک را بگیرم و روز یکشنبه به اداره جوازات مراجعه کردم و بعد از 3 ساعت حدود ساعت 1 بعد از ظهر بود که به من گفتند برای گرفتن مدارک به حیاط پایین اداره جوازات بروم و من رفتم که در آن جا توسط 40 نفر فرد مسلح محاصره شدم و به من گفتند که روی زمین دراز بکشم و من مجبور شدم که به گفته آن ها عمل کنم.
کشاورز بیان کرد: من را پس از آن به صورت چشم بسته به جایی منتقل کردند و یک روز تمام در اتاقی تنها بودم و فردای آن یک بازجو آمد و من را به اتاق بازجویی برد و سوالاتی نامربوط به من و شغل من از من پرسید و من در جواب گفتم که علت تمام سفر های من به خارج از کشور ورزشی است ولی بازجو در پاسخ به من گفت که شما مشکل امنیتی دارید و پس از آن من را از لحاظ جسمی و روحی به صورت شدید شکنجه کردند و به مدت 18 روز بدون غذا و فقط با دادن آب من را نگه داشتند.
وی اظهار کرد: پس از 18 روز من را به دادگاه بردند و قاضی از من پرسید که شما عنصر فلان سازمان امنیتی در ایران هستید و من در پاسخ گفتم که این سازمان به قدری بزرگ و وسیع است که به من نیازی ندارد و من اصلا نمی توانم با آن ها همکاری داشته باشم که قاضی ادامه داد و پرسید آیا برای یک مسئله امنیتی به اربیل سفر کرده آید که من در پاسخ گفتم من برای کار ورزشی به اربیل سفر کرده ام و اتهامی را که شما به من می زنید را قبول ندارم.
کشاورز گفت: پس از دادگاه دوباره من را به سلول انفرادی انتقال دادند و طی شکنجه هایی می خواستند از من اعتراف بکشند که من برای یک سازمان امنیتی در ایران فعالیت می کنم.
وی تصریح کرد: پافشاری های زیادی برای دیدار با خانواده ام و مطلع کردن آن ها از وضعیت خودم انجام دادم که در پاسخ به من گفتند آیا شما فکر کرده اید اینجا هتل است؟! اینجا مکان ضد ترور است.
کشاورز افزود: بالاخره روزی فردی من را صدا کرد و گفت خانواده تو پشت این دیوار است و تنها در صورتی می توانی آن ها را ببینی که شکنجه شدن خود را به آن ها نگویی و اگر آثار شکنجه روی دست و صورت تو را پرسیدند به آن ها بگویی که به زمین خورده ای و مجروح شدهای اگر به آن ها بگویی که شکنجه شده ای 15 سال زندان تو به 30 سال زندان تبدیل می شود.
وی بیان کرد: پس از آن من فرزند و همسرم را ملاقات کردم و خانم من با اینکه من چیزی در ارتباط با شکنجه و وضعیت پرونده خودم به او نگفتم ولی متوجه اوضاع شده بود و من را پس از مدتی دوباره به سلول انفرادی بازگرداندند.
کشاورز گفت: در طی این روزها کسی از کنسولگری ایران در عراق وضعیت من را پیگیر نبود و پس از حدود 40 روز من را از سلول انفرادی خارج کرده و من را به بند زندان بردند و پس از چند روز دیگر نیز من را از آن بند خارج کردند و گفتند که آزاد هستی و من را به جای دیگری منتقل کردند و پس از بازجویی دوباره، گوشی همراه و پاسپورتم را به من تحویل دادند و به همراه 3 نفر فرد نظامی مسلح من را به مرز ایران و عراق برده و تحویل یک شخص دیگری دادند که من را به ایران منتقل کرد و پس از استقبال از من در مرز ایران من را به نقده بردند و خانواده ام را برای اولین بار در آن جا دیدم.
وی اظهار کرد: از کسانی که در آزادی من نقش مهمی داشتند از جمله مقام معظم رهبری، مسئولین بلند پایه کشوری، امام جمعه ارومیه، استاندار آذربایجان غربی، معاون امنیتی سیاسی استاندار، شهردار ارومیه، آقای منتظمی نماینده وزارت خارجه و آقایان قاضی پور و بهادری تشکر ویژه ای دارم و این اقتدار نظام جمهوری اسلامی بود که سبب شد من آزاد شدم و یک کار محال توسط جمهوری اسلامی انجام شد.
کشاورز تاکید کرد: از مردم ارومیه و آذربایجان و جامعه خبری که کار بسیار بزرگی را در حق من انجام دادند تشکر می کنم و در حالی که من نا امید از آزادی بودم و فکر نمی کردم دیگر بتوانم به ایران بازگردم ولی آزاد شدم و به ایران برگشتم.
نظر دهید