00:57|سه شنبه, آذر 06 ,1403
تاریخ انتشار: 13 مرداد 1395 - 05:21
کد خبر: 4620

دختر ۱۱ ساله به خاطر ازدواج اجباری خود را حلق آویز کرد/ داماد کامیارانی عقب مانده ذهنی بود

 اگر دختر ۱۱ ساله دارید و حواستان به دغدغه‌های روزمره‌اش است، می‌دانید که روزگارش با شیطنت‌های کودکانه می‌گذرد. دلش می‌خواهد از دیوار صاف بالا برود و غرق در هیجاناتش، دنیا را زیرورو کند. دغدغه‌اش یا درس و مدرسه و زیرورو کردن فضای مجازی است یا دورهمی‌های دوستانه.

دختر ۱۱ ساله به خاطر ازدواج اجباری خود را حلق آویز کرد/ داماد کامیارانی عقب مانده ذهنی بود

شاید گاهی بخواهد راجع‌به ازدواج و مرد موردعلاقه‌اش در آینده، رؤیابافی کند. یک بابالنگ‌دراز برای خودش بکشد و نامش را بگذارد شوهر آینده. آینده برای دخترهای ۱۱ ساله امروزی، همان آینده ۱۰ تا ۱۵ سال بعد است. اما داستان دخترک کامیارانی که آینده‌اش خیلی زود به سراغش آمد، متفاوت از دختران ۱۱ ساله دیگر است. خودش نمی‌خواست اما شد. به اجبار مادربزرگش به‌عقد مرد ۲۵ ساله‌ای درآمد اما همین‌که قرار شد به خانه شوهر برود، خودش را حلق‌آویز کرد. کسی نمی‌داند چقدر دامن مادربزرگش را چنگ زده و ملتمسانه از او خواسته که به‌زور شوهرش ندهند اما... .

قربانی ازدواج اجباری
دوشنبه‌شب در برخی گروه‌های تلگرامی، خبری دردناک دست‌به‌دست شد. خبر این بود: «دختر ۱۱ ساله کامیارانی، به‌خاطر اصرار مادربزرگش برای ازدواج اجباری با یک مرد ۲۵ ساله دارای معلولیت ذهنی و جسمی، خودش را حلق آویز کرد.» پس از آن رسانه‌های محلی گزارش دادند ظهر شنبه ۹ مرداد ۱۳۹۵، دختر ۱۱ ساله‌ای در شهرستان کامیاران در تپه پیرمحمد، با پاره‌کردن چادر مادربزرگش و حلق‌آویز کردن خود از لوله گاز، به زندگی‌اش پایان داد. با به پایین رسیدن سطح هوشیاری دختر ۱۱ ساله به پایین‌ترین حد ممکن، صبح دوشنبه ۱۱ مرداد در بیمارستان بعثت سنندج، فوت کرد.

در این‌میان، عکسی بزک‌شده از دخترک نیز پای خبر خودکشی دیده می‌شد. تصویری که او را در لباس نوعروسانِ آن مناطق نشان می‌داد. هنوز نام و نشانش معلوم نیست؛ برخی می‌گویند اسمش هستی است اما یکی از اهالی کامیاران، می‌گوید: اسمش را دقیقا نمی‌دانم. خانواده‌اش به‌شدت سنتی‌اند و حتی اعلامیه برایش چاپ نکرده‌اند، برای همین نمی‌دانیم اسم و فامیلش همین است که شنیده‌ایم یا نه!

یکی از منابع محلی که خودش وکیل دادگستری است، درباره اتفاقی که برای این دختربچه رخ داده با تأکید بر این نکته که دخترک دقیقا ۱۱ ساله بوده است، می‌گوید: شب یکشنبه (۱۰ مرداد) بود که خبر در سطح شهر پیچید. اولش در همین حد خبردار شدیم که دختر ۱۱ ساله‌ای، به‌خاطر ازدواج اجباری، خودش را حلق‌آویز کرده اما بعد که جست‌وجو کردیم متوجه شدیم اهل منطقه تپه پیرمحمد بوده و قرار بود تا هفته آینده به‌خانه شوهر برود؛ اما شب یکشنبه خودش را حلق آویز می‌کند و صبح در بیمارستان بعثت سنندج، فوتش اعلام می‌شود. گویا دخترک چندی قبل به‌عقد مردی درآمده بود که دچار معلولیت ذهنی و جسمی بوده و صرفا به‌اصرار مادربزرگش، تن به‌این ازدواج اجباری داده بود.

او ادامه می‌دهد: ظاهرا دخترک، پدر و مادرش را از دست داده بود و در تپه پیرمحمد، همراه مادربزرگش که توان حرکت ندارد و فلج است زندگی می‌کرده است؛ به‌زور عقدش کرده‌اند و قرار بوده تا یکی‌دو هفته آینده، سر خانه و زندگی‌اش برود اما مثل اینکه دوام نیاورده و خودکشی کرده است. تپه پیرمحمد، عمدتا جای روستانشینانی است که دارای وضعیت مالی مطلوبی نیستند و اگر کسب و کار کشاورزیشان به‌راه باشد روزگار می‌گذرانند.

از او نظرش را درباره دلایل این ازدواج اجباری می‌پرسم، پاسخ می‌دهد: در کردستان، معمولا روابط با هدایت خانواده‌ها به ازدواج آگاهانه می‌انجامد اما خب قضیه در برخی روستاها فرق می‌کند و این ناشی از تعصبات طایفه‌ای و مذهبی برخی از گروه‌هایی است که در این مناطق ساکن هستند. او می‌گوید: اینجا گاهی از این دست ازدواج‌ها در روستاها اتفاق می‌افتد. حتی با سنین پایین‌تر؛ اما چون عقدکردن اینها به عهده ماموستاهای(روحانیان معتمد) محلی است و در دفترخانه‌ای ثبت نمی‌شود و تنها در برگه‌ای به‌دست همان عاقد نوشته می‌شود؛ به‌همین دلیل، چون جایی ثبت نمی‌شود، اطلاع دقیقی از آمار ازدواج‌ها در سنین پایین نداریم؛ اما می‌توانم بگویم این اولین مورد خودکشی کودکان در این منطقه است که به‌خاطر ازدواج اجباری رخ داده است.

به‌گفته او، ازدواج‌هایی از این دست که عمدتا در برخی از روستاهای مناطق غربی کشور، مثل کردستان و کرمانشاه، رخ می‌دهد معمولا پس از سن قانونی در دفاتر رسمی ثبت می‌شوند و تا آن‌زمان ممکن است برخی دختران ۹تا ۱۳ ساله به اجبار یا آگاهانه به خانه شوهر بروند.

رکنا

نظر دهید

لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید