19:37|یکشنبه, آذر 04 ,1403
تاریخ انتشار: 04 خرداد 1398 - 05:24
کد خبر: 12040
باریش گزارش می‌دهد:

تهیه جهیزیه و دردسرهایی که تمامی ندارد

تدارک جهیزیه برای نوعروسان امروزه به یکی از دغدغه‌های اصلی خانواده‌ها تبدیل شده است و افزایش سرسام‌آور قیمت کالاها در بازار، خرید این اقلام همچون کابوسی برای پدر و مادر عروس است، به ویژه اگر از قشر کم‌درآمد جامعه باشند.
تهیه جهیزیه و دردسرهایی که تمامی ندارد

به گزارش سرویس اقتصادی باریش‌نیوز؛ ازدواج از جمله اتفاقات خاص و منحصربفرد در زندگی همه افراد است که شاید بتوان از آن به عنوان شیرین‌ترین اتفاق زندگی نام برد ولی در کنار این شیرینی، گاه سختی‌هایی نیز وجود دارد که کام عروس و داماد و خانواده‌هایشان را تلخ می‌کند و روح و روانشان را می‌آزارد. مهریه و تهیه جهیزیه هر کدوم به نوع خود اگر با دید درست و منطقی نگاه نشوند و خانواده‌های طرفین انصاف را رعایت نکنند، کابوسی برای طرف مقابل می‌شود.
این رسم نانوشته که باید پدر عروس تمام ملزومات زندگی را آن هم بدون کم‌وکاست برای دخترش تهیه کند، معلوم نیست چگونه و به چه شکل در بین خانواده‌ها مرسوم شده است. به همین جهت است که به محض برگزاری مراسم خواستگاری و تایید داماد، ماراتن تهیه لوازم زندگی عروس آغاز می‌شود و پدردختر در این میدان ناجوانمردانه و نفس‌گیر هر روز تلاش می‌کند. تلاش‌هایی که وضعیت متلاطم بازر و افزایش سرسام‌آور قیمت کالاهای اساسی این نبرد را تبدیل به کابوسی برای پدر خانواده می‌کند که پایانی برای آن قابل تصور نیست به ویژه اگر پدر خانواده از اقشار کم درآمد و یا جامعه کارگری باشد که در این صورت با این شرایط کمرش خم می‌شود.
ولی چرا و به چه علت باید پدر دختر تمام اسباب و اثاثیه زندگی را بایستی تهیه کند، اسبابی که گاه غیرضروری هم هستند و تنها دلیل خرید آنها چشم و هم چشمی و کم نیاوردن در برابر دیگران و مهر تایید اطرافیان را گرفتن است. اما به چه قیمت؟
چشم و هم چشمی در خرید جهیزیه!
مهری رستمی، مادر یک خانواده 3 نفره است که به سبب فوت همسرش، چندسالی است که مسئولیت خانواده را برعهده گرفته است و با خیاطی روزگار می‌گذراند، وی در پاسخ به این سوال که جهیزیه دختر خود را چگونه فراهم خواهد کرد، می‌گوید: دخترم حدود 8 ماهی است که نامزد کرده است و من از آن تاریخ و قبل از آن در تلاش برای تدارک جهیزیه دخترم هستم ولی با قیمت بالای لوازم خانگی، هنوز نتوانسته‌ام نیمی از وسایل را تهیه کنم.
رستمی ادامه می‌دهد: دخترم به هیچ وجه حاضر نیست که تنها اثاثیه ضروری را فراهم کنم و راهی خانه بخت شود و هر بار با گریه و گفتن اینکه تو میخواهی آبروی مرا پیش خانواده همسرم ببری به اتاقش می‌رود.
وی می‌گوید: اگر این رسم خرید کامل جهیزیه توسط خانواده دختر برداشته می‌شد شاید خانواده‌هایی همچون ما نیز دچار مشکل نمی‌شدیم و به ناچار این همه فشار را تحمل نمی‌کردیم.
بدهی‌هایی که بعد از خرید جهیزیه، کمر پدر خانواده را خم می‌کند
علی احمدی، که به تازگی دختر خود را راهی خانه بخت کرده است، درخصوص جهیزیه‌ای که برای دخترش تدارک دیده، می‌گوید: برای تامین جهیزیه دخترم به ناچار زیر بار بدهی چند میلیونی رفتم و سالها باید کار کنم تا این بدهی را جبران کنم.
احمدی می‌گوید: زمان ما جهیزیه شامل چند قلم کالای کاملا ضروری بود و بعدها زن و شوهر با تلاش خود اسباب زندگی را آماده می‌کردند ولی الان خانه تازه عروسان از خانه‌های پدریشان تکمیل‌تر و لوکس‌تر است. کالاهایی در خانه دخترم است که من با 40 سال زندگی هنوز آن را در خانه خودم ندارم، کالاهایی که در اکثر مواقع غیرضروری هستند.
چالشی تحت عنوان بازدید از جهیزیه عروس
لیلا رسولی دختر جوانی  که در آستانه ازدواج قرار دارد، به خبرنگار باریش‌نیوز، می‌گوید: به هیچ وجه دوست ندارم، پدرم را برای خرید جهیزیه تحت فشار قرار دهم ولی فکر مراسم بازدید از جهیزیه عروس چون خوره‌ای وجودم را می‌خورد.
وی ادامه می‌دهد: تصور اینکه در آن مراسم مردم به ویژه اقوام همسرم چه سخنانی به زبان خواهند آورد، آزارم می‌دهد و گاه به این فکر می‌افتم که اصلا ازدواج نکنم.
ساده بگیریم، همین!
ملکه شریفی، خانم میانسالی است که در آستانه 50 سالگی قرار دارد، وی درخصوص رسوم جهیزیه در سال‌های گذشته می‌گوید: زمان ما اینقدر پیچیدگی و سخت‌گیری وجود نداشت، پدر عروس ضروری‌ترین لوازم زندگی را فراهم می‌کرد و راهی خانه بختش می‌کرد و عروس و داماد هم به تدریج  و با گذشت زمان، تلاش می‌کردند و لوازم خانه را درکنار هم می‌خریدند.
وی می‌گوید: آن زمان‌ها وقتی یک دست بشقاب برای خانه خودمان می‌خریدیم، ذوق و شوق تمام وجودمان را فرامی‌گرفت، ولی الان تازه عروسان در همان لحظات اول با یک زندگی کامل مواجه می‌شوند که همه اثاثیه توسط پدر خانواده فراهم شده است.
چشم‌وهم چشمی، آفت این روزهای زندگی‌های ماست که در وهله اول با این رفتار ناصحیح خود را آزار می‌دهیم و به قول معروف دودش در چشم خودمان می‌رود. به جای اینکه به دنبال مقصر باشیم، ذهنیت خود را تغییر دهیم. حرف مردم را کنار بگذاریم و براساس شرایط خود انتخاب و زندگی کنیم. مردم دقایقی سخن می‌گویند ولی این ما هستیم که باید تبعات کارهای خود را تا سال‌ها تحمل کنیم.

نظر دهید

لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید