13:23|پنجشنبه, اردیبهشت 06 ,1403
تاریخ انتشار: 20 شهریور 1395 - 12:54
کد خبر: 4995

گفتگوی جذاب و خواندنی با عضو ایرانی داعش!

عضو ایرانی داعش از سرگذشت خود می‌گوید: داعشی‌ها در قبول ایرانی‌ها کمی بی‌اعتماد هستند. چیزی به اسم جهاد نکاح در سوریه وجود ندارد و این مطالب در ایران شنیده می شود!

گفتگوی جذاب و خواندنی با عضو ایرانی داعش!

به گزارش سرویس دینی جام نیـوز، ماهنامه‌ی «راه‌نما» که نشریه تخصصی مطالعات تروریسم است از سوی بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) و با مدیریت «سید محمدجواد هاشمی‌نژاد» (فرزند شهید هاشمی‌نژاد) منتشر می‌شود. این مجله در دوازدهمین شماره‌ی خود به مصاحبه با «توحید قریشی» از ایرانیان پیوسته به داعش پرداخته است. این مصاحبه را «سعید رضاپور» و «سیدعباس موسوی» انجام داده‌اند:

 

http://www.rah-nama.ir/media/2016/8/1.jpg

 

در میان داعش برخی از فریب‌خوردگان ایرانی به چشم می‌خورد. سال گذشته بود که حجت‌الاسلام علوی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران از دستگیری ده‌ها عضو  ایرانی این گروه پرده برداشت تا مشخص شود علی‌رغم بی‌اعتمادی نسبی داعشی‌ها به ایرانی ها، هستند ا‌یرانیانی که به این گروه تکفیری پیوسته‌اند. توحید قریشی جوان ۳۲ساله که اهل یکی از روستاهای شهرستان تالش در استان گیلان می‌باشد ازجمله این افراد است.

 

او پیش از پیوستن به داعش، امام‌جمعه روستای شلقون تالش بوده است. وی بیش از شش ماه عضو این گروه بوده است. قریشی بخشی از دروس دینی خود را در یکی از مدارس دینی سیستان‌وبلوچستان خواند. از آن‌جا برای تکمیل تحصیلات به یکی از کشورهای آفریقایی  می‌رود، اما به‌دلیل محدودیت امکانات مجبور می‌شود به کشور برگردد. پس از آمادگی برای پیوستن به داعش از طریق یک قاچاقچی کرد وارد ترکیه می‌شود و پس از دو یا سه روز اقامت در یک خانه که محل اسکان اعضای جدید بوده به مرز سوریه  می‌رود. 

 

در مرز به‌هیچ‌وجه بازرسی نمی‌شود. در دو‌سه کیلومتری داخل خاک سوریه توسط افرادی تحویل گرفته می‌شود و  وارد یک پایگاه آموزشی می‌شود  و پس از گذران یک دوره آموزشی هفت تا ده روزه به میدان جنگ اعزام شد.

 

او در اشغال یکی از روستاهای سوریه توسط داعش حضور داشته است، هرچند وی در گفت‌وگو با ما مدعی است تنها یک سرباز معمولی داعش بوده، اما اطلاعات موجود نشان می‌دهد وی جایگاه امیری داشته است.

 

قریشی علی‌رغم ازدواج در ایران، با همسر روس یکی از کشته‌شدگان داعش ازدواج  می‌کند و در نهایت مدعی شده است که هر دو آن‌ها شبانه از پایگاه داعش فرار  می‌کنند و به‌سمت ترکیه می‌روند. در مرز ترکیه برخلاف دریافت تسهیلات برای ورود به خاک سوریه، این بار برای خروج از سوریه و ورود به ترکیه شاهد سخت‌گیری شدیدی بوده است.

 

مرزبانان ترک وی را به‌سمت ایران دیپورت  می‌کنند، اما همسر روسش را بازداشت  می‌کنند که او هم بعد از مدتی به روسیه تحویل داده می‌شود. قریشی در نهایت در سال ۱۳۹۲ هنگام ورود مخفیانه به پایانه آزادی تهران دستگیر می‌شود.

 

رسانه‌های ضدانقلاب با وارونه‌نمایی جرم او را فعالیت مذهبی و تبلیغ برای اهل‌سنت معرفی کرده‌اند.

 

قریشی در این مصاحبه نشان داد که علی‌رغم انتقاد از برخی اقدامات داعش، همچنان کلیت این گروه تروریستی را قبول دارد و در برخی مقاطع از گفت‌وگو به‌دنبال ترسیم چهره‌ای مثبت از این گروه بوده است.  در حال حاضر وی موضعی ضد داعشی اتخاذ کرده و در  دوره محکومیت خود، سخنرانی هایی علیه این گروه برای زندانیان برگزار می کند.

مشروح این گفتگو را در ذیل می خوانید:

 

راهنما: در ابتدا خودتان را معرفی کنید.

توحید قریشی هستم.

 

راهنما: به چه کاری مشغول بودید؟

روحانی و  امام جماعت  بودم.

 

راهنما: اهل کجا هستید؟

یکی از روستاهای تالش.

 

راهنما: قبل از اینکه امام جماعت شوید چه فعالیتی انجام میدادید؟

بعد از گرفتن مدرک دیپلم به زاهدان رفتم و در آن‌جا به حفظ قرآن پرداختم. بعد  از مدتی امام جماعت و بعد هم امام‌جمعه شدم.

 

راهنما: به چه صورتی با داعش آشنا شدید؟

به سایت اینترنتی آن‌ها رفته بودم. نوشته‌هایشان را به زبان عربی خوانده بودم.

 

راهنما: انگیزه شما از پیوستن به این گروه چه بود؟

عامل اصلی، جنایت‌هایی بود که در آن‌جا می‌شد. کشتن مردم و تجاوز به ناموس آن‌ها. برای دفاع از مردم و مقابله با  این ظلم و جنایت به آن‌جا رفتم!

 

راهنما: چگونه به سوریه رفتید؟

از شخصی در مالزی شماره گرفتیم. شماره فردی را که در ترکیه بود داد. او آدم‌ها را به آن‌جا می‌فرستاد. به ترکیه رفتیم و او مرا به سوریه برد. ده روز در حلب بودم و از آن‌جا به وقده و بعد به «الشراره» رفتم.

 

راهنما: چند نفر بودید؟

سه نفر.

 

راهنما: در ایران با داعش بیعت کردید یا در سوریه؟

در سوریه؛ بیعت در ایران معنی ندارد.

 

راهنما: شروط پیوستن به داعش چیست؟ آیا صرف بیعت کفایت  میکند؟

باید فرد مسلمان و سنی باشد و مشروعیت گروه را قبول داشته باشد.

 

راهنما: آیا نیاز به انجام کاری به شکل عملی برای نشاندادن وفاداری به گروه هست؟

چیز خاصی نیست. نباید نافرمانی شود و باید هرچه گفتند انجام دهی.

 

راهنما: یعنی اگر از همان اول ورود، عملیاتی انجام شود او را به میدان میفرستند؟

اول یکی‌دو هفته‌ای آموزش هست و بعد از این آموزش  به‌عنوان فردی از گروه شناخته می‌شوی.

 

راهنما: وضعیت ایرانیها در آنجا چطور است؟

وضعیت خاصی ندارند.  مثل بقیه هستند. البته  مقداری  در قبول‌ و اطمینان کردن  به ایرانی‌ها سخت می‌گیرند.  کمی بی‌اعتمادند و می‌گویند شاید ایرانی‌ها  برای کار دیگری آمده‌اند.

 

راهنما: چه کاری اعتماد آنها به ایرانیها را جلب  میکند؟

این‌ها سؤال‌های تخصصی است و من  نمی‌دانم!

 

راهنما: چه مدتی در داعش بودید و چه جایگاهی داشتید؟

شش ماه‌ونیم. سرباز صفر بودم.

 

راهنما: چگونه شد به ایران برگشتی؟

با آن‌ها دچار مشکل شدم و برگشتم.

 

راهنما: چه مشکلی؟ اعتقادی یا سیاسی؟

مشکل فکری، روش و کار آن‌ها. در قضیه تکفیر از اصول و ضوابطی که در فقه و مذهب اهل‌سنت هست خارج شده بودند. همچنین به‌خاطر افراط و تفریط و رفتارشان با مردم.

 

راهنما: مگر پیش از پیوستن به گروه درباره این رفتار آنها چیزی نمیدانستید؟

حرف‌هایی را  که درباره دولت اسلامی عراق و شام (داعش) گفته می‌شد، تهمت حساب  می‌کردیم. مسائلی را هم قبول داشتم و می‌گفتم مطابق شرع است. مسائلی هم بود که نمی‌دانستم بین آن‌هاست. رفتم و از نزدیک دیدم که هست. کارهایی را که نمی‌دانستم، دیدم و آنچه فکر  می‌کردم درست است. وقتی آن‌جا عملی‌شدن و نتایج و آثارش را دیدم، متوجه شدم که اشتباه است.

 

راهنما: شما آنجا هم مجبور به انجام چنین اقدامات تکفیری بودید؟

در اعتراض به آن‌ها بود که بیرون آمدم.

 

راهنما: باعث ناراحتی آنها نشد؟

چرا ناراحت شدند و گفتند اگر خوشتان نمی‌آید بروید بیرون!

 

راهنما: نمونههایی از این خشونتها را بیان میکنید؟

مثلاً درباره رفتار با مردم، اگر به کسی شک  می‌کردند او را دستگیر می‌کردند و با دادگاه‌های سریع و اثبات‌نشده، آن‌ها را  اعدام  می‌کردند.

 

راهنما: داعش طلبههایی که حداقل اطلاعات دینی را دارند  بهعنوان قاضی تعیین  میکند. جان انسانها در دست این قضات است. آیا این  درست است؟

آدم‌های باسوادی هم بین آن‌ها پیدا می‌شود. ولی وقتی امور دست آن‌هایی که پخته نشدند قرار می‌گیرد، حالا گیریم طرف باسواد هم باشد، ولی اصول فکریش انحراف دارد. اصول فکریش سخت‌گیری در احکام است.

 

راهنما:  اعضای گروه در مباحث اعتقادی چگونه هستند؟

پایبند احکام اسلامی هستند. در سرمای زمستان پتو روی خود می‌اندازند و نماز شب می‌خوانند! ببینید این‌ها چگونه جانشان را در عراق فدا  می‌کنند. اگر به‌جای ارتش و نیروهای مردمی عراق، شصت کشور دیگر هم بیاید و با  آن‌ها بجنگد، باز هم مقاومت  می‌کنند. آنچه در رسانه‌ها درباره آن‌ها می‌گویند مضحک است!

 

راهنما:  برخی رهبران و نظریهپردازان جریان سلفی مانند ابوقتاده، داعش را خوارج زمان میداند.

آن‌ها شبیه خوارج   شده‌اند. کار خوارج افراط در تکفیر و  قتل بود.

 

راهنما: شناخت شما از  جبههالنصره چگونه است؟ آنها مثل داعش هستد؟

از نظر شخصیتی و  درون‌مایه و  اعتقادات مثل هم هستند.  مثلاً در موضوع تکفیر. النصره در سوریه از دولت اسلامی عراق و شام (داعش) محبوب‌تر است. دولت اسلامی عراق و شام (داعش) در آخر لیست محبوبیت قرار دارد.

 

راهنما: ارتش آزاد چطور؟

هیچ محبوبیتی ندارد. چون افرادش پایبند نیستند. به اموال مردم تعرض  می‌کنند و مردم رفتارشان را قبول ندارند. همچنین امنیت را نیز نمی‌توانند برقرار کنند.

 

راهنما: شیوههای قتل داعش چهره خشنی از اسلام در غرب ساخته است. چه صحبتی راجعبه سربریدنهای داعش دارید؟ آیا همه اعضا این کار را  میکنند؟

اطلاعاتم مربوط به یک سال پیش است. اکنون در زندان تلویزیون نگاه می‌کنم و اگر این خبرها درست باشد، ظاهراًخیلی زیاد سر می‌بریدند. از نزدیک ندیدم و آن زمان که آن‌جا بودم این‌گونه نبود؛ یعنی کسی را می‌خواستند اعدام کنند روش معمولشان تیر خلاص بود.

 

راهنما: در موضوع توهین داعش به مقدسات و انبیاء و تخریب قبور آنان مانند تخریب مزار و نبش قبر حجر بن عدی و تخریب مقبره حضرت یونس(ع)  را که شاید خبر داشته باشید منفجر کردند و منهدم کردند. آیا همه به این روش اعتقاد دارند؟

بی‌احترامی به انبیاء کفر است. کسی به پیامبری توهین کند مثلاً به پیامبر اسلام توهین کند حتی در صورت توبه اعدام می‌شود. این جزء فقه سلفیه هست. چرا؟ چون می‌گوید توهین یعنی تعرض به حق پیامبر.  اگر  توبه  هم کرد، پیش خدا قبول است، اما حق پیامبر باید گرفته شود. البته قضیه تخریب قبور را توهین انبیاء نمی‌دانند و می‌گویند تخریب قبور خودش راه انبیاء است!

 

راهنما: جهاد نکاح از آن موضوعاتی است که بهشدت با نام داعش پیوند خورده است. توضیحی راجعبه آن بدهید.

از اساس دروغ است! این ادعاها فقط در رسانه‌های ایران مصرف دارد. حتی رسانه‌های غربی و عربی هم از این حرف‌ها نمی‌زنند. این حرف‌ها ما را به‌جایی نمی‌رساند.

 

راهنما: در همه رسانههای خارجی به موضوع جهاد نکاح پرداخته شده است. چه سایتهای شیعه و چه سایتهای سنی در همین کشورهای عربی؟

شاید منظور کنیزها باشند و شما اشتباه گرفته‌اید.

 

راهنما: خیر؛ موضوع کنیزها و زنان جهاد نکاح با هم متفاوت است. زنانی هستند که به داعش میپیوندند و  بهعنوان مجاهدات شناخته میشوند. اینها چه نقشی در گروه دارند؟

این‌ها با شوهران خود به آن‌جا می‌روند.

 

راهنما: اما تعداد زیادی از زنان و دختران مجرد هم هستند که به داعش ملحق میشوند؟

نه؛ کسی مجرد نمی‌آید. مگر اینکه مثلاً برادرش آن‌جا باشد و یا مثلاً پدرش آن‌جا باشد. از او خواسته باشد کشور کافر را رها کند و بیاید پیش خودش برای زندگی! این مجاهدات هم که گفته می‌شود منظور زن‌های این افراد داعش هستند؛ یعنی مردشان مجاهد و  زنش مجاهده می‌شود.

 

راهنما: چرا تاکنون داعش نبرد خودش را متوجه اسرائیل نکرده، آنها در سوریهای هستند که بههرحال هممرز با فلسطین اشغالی است، و سلاح اینها متوجه بدنه امت اسلام شده است ؟ خیلی از بیگناهان که کشته میشوند، توسط اینها، بمبگذاریهای روزانه، قتلها، تخریب خیلی از اماکن، این پرسشی هست که در ذهن میآید که با این امکاناتی که خود داعش و بقیه جریانهای افراطگرا دارند، چرا این امکانات در واقع متوجه  رژیم غاصب اسرائیل نمیشود؟

اسرائیل بچه آمریکا حساب می‌شود. راه‌ها برای رفتن به اسرائیل برای این  گروه‌ها بسته است! آن‌ها می‌گویند هروقت باز شود می‌رویم. چون حزب‌الله در مرز با  اسرائیل مستقر است اگر داعش یا  النصره یا  احرار الشام یا هر گروه دیگری بخواهد در اسرائیل عملیات کند اولین کسی که جلویش را می‌گیرد حزب‌الله است!

 

راهنما: اینکه هرازگاهی عملیاتی علیه اسرائیل توسط  گروههایی مثل حماس و غیرحماس اتفاق میافتد، نشان میدهد این بهانهها واهی است. اعضای  گروههای تروریستی و افراطی در همه کشورهای پیرامونی حتی در فلسطین وجود دارند. لذا بهنظر نمیرسد مشکل خاصی برای مبارزه آنها با اسرائیل باشد. منافع آمریکا و اسرائیل در خلیج فارس نیز وجود دارد. چرا  گروههای حاضر در آنجا علیه این منافع اقدام نمیکنند؟ بهنظر میرسد آمریکاییها در حاشیه امنی قرار دارند.

گروهی مثل انصار بیت‌المقدس تاکنون چندبار عملیات انجام داده است، اما حماس نمی‌گذارد. می‌گوید این‌ها افراطی هستند. گذشت زمان خیلی چیزها را مشخص  می‌کند. شاید این‌ها راست می‌گویند و شاید هم دروغ.

 

راهنما: کمی از اوضاع شخصی خود بگو. چند فرزند داری؟

سه پسر.  پنج‌ساله، سه‌ساله و چند ماهه.

 

راهنما: به غیر از فقه چه مطالعاتی داشتید؟

زمانی که طلبه شدم بیشتر کتاب‌های اسلامی مطالعه  می‌کردم.

 

راهنما: رشته شما در دبیرستان چه بود؟

ریاضی فیزیک.

 

راهنما: اینکه یک نفر ریاضی فیزیک با حساب صفر و یکی در روستایی دورافتاده در ایران  بگوید چون بشار اسد جنایت میکند، بروم و از کیان اسلام دفاع کنم، این برای من تا اندازهای مفهوم نیست. ولی فهم اینکه این آدم چرا  میرود آنجا؟ این آدمی که از داخل تالش از یک روستایی بلند میشود و  میرود آنجا، این مهم است.

شاید شما مشکل دارید که قضیه را متوجه نمی‌شوید. انگیزه من همان بود که گفتم. اینکه چه عواملی باعث می‌شود یک نفر به اینجا برسد، خب خیلی‌ها هستند که رسیدند به همان جایی که من الان رسیدم. این قضایا ریشه‌های زیادی دارند و این فکر هم  روزبه‌روز منتشر می‌شود. فکر می‌کنم از همان زمان طالبان تا الان شاید صد برابر شده باشند. این حرکت‌ها و این‌ها، فکر می‌کنم که کنترل هم نمی‌شوند.  فکر می‌کنم تا به جایی نرسند، آرام نمی‌شوند. گاهی فکرهایی می‌کنم، شاید جالب نباشد ولی مدتی است به این فکر رسیدم که اگر سران دنیا جمع شوند و  مثل کشور واتیکان کشوری به این افراد دهند، مثلاً جزیره‌ای در اقیانوس بدهند و بگویند حکومت اسلامی را داشته باشید و سر ببرید و کنیز بگیرید، ‌خیلی آرام باشند. خیالشان راحت بشود. خیلی از این‌ها عقده‌شان این است که می‌گویند ما هیچ کجای دنیا جایی نداریم و همه دنیا ما را طرد  می‌کند. می‌خواهیم یک جایی وجود داشته باشد که دولت اسلامی و خلافت اسلامی هم باشد.

 

راهنما: با توجه به سرعت عمل دولت آمریکا  در قلع و قمع طالبان و حکومت صدامحسین، آیا تساهل و انفعال آمریکا و ائتلاف نشاندهنده این نیست که داعش دستساز آمریکاست؟

ببیند، شما از یک طرف می‌خواهید بگویید که داعش دست‌نشانده آمریکاست؛ از طرف دیگر  انتظار از آمریکا دارید داعش را بردارد. این  تناقض است. ما  اول این تناقض را حل کنیم،  بعداً  با هم صحبت می‌کنیم.

 

راهنما: هر دوی آنها به یک نتیجه میرسد. اگر دستنشانده باشد باید انتظار داشت که آمریکا آنها را جمع نکند.

خب، پس چرا با او می‌جنگد؟ این یک سؤال دیگر.

 

راهنما: با این فرض که دولت آمریکا جهان اسلام را تهدیدی برای خود میداند و قصد دارد بین آنها اختلاف ایجاد کنند. آیا آمریکا و انگلیس در طول قرنها تا کنون چنین اقدامی نکردهاند؟

اعتقاد نظری و عملی دارم که دولت اسلامی عراق و شام (داعش) مطابق شریعت عمل نمی‌کند و مثل خوارج است.  وقتی  از  نظر فکری متوجه می‌شوم که این گروه اشتباه حرکت  می‌کند، از آن جدا می‌شوم و با آن مخالفت هم می‌کنم. حالا چه دست‌نشانده گروهی باشد چه نباشد. لازم نیست اصلاً بحث شود که دست‌نشانده هست یا نیست!

 

راهنما: تحلیل شما راجعبه داعش و نقشی که در جهان اسلام بازی  میکند، چیست؟ فارغ از اینکه اصلاً دستنشانده هست یا نیست.

این را من الان نمی‌توانم جواب بدهم. چون از زمانی که من دستگیر شدم تا الان، ظاهراً تغییرات زیادی در داعش پیش آمده است، که الان نمی‌توانم جواب بدهم!

 

راهنما: تغییرات در تاکتیکهاست نه در راهبردها.

ممکن است داعش تا الان این‌قدر منحرف شده باشد که فقط به ضرر اسلام باشد، ولی من الان  نمی‌دانم آن‌ها در چه حدی هستند و علمای اسلام چه می‌گویند و چه کارهایی کردند. جزئیاتش را  نمی‌دانم و اکنون نمی‌توانم نظر بدهم.

 

راهنما: این  پاسخ غیرمنطقی است. در نظردادن باید شجاع بود. الان مثلاً در این نه ماهی که تو در داعش نبودی چه تغییری اتفاق افتاده است که آنها منحرف باشند یا نباشند؟

من حسابی شجاع هستم! عراق نبودند آمدند عراق، کنیز گرفته‌اند. شک‌کردن در  این امور اشکال ندارد. ممکن است غرب از این اشتباهات و انحراف داعش بهره‌برداری رسانه‌ای کند.

 

راهنما: ممکن است یا  میکند؟

می‌کند. قضیه سربریدن حتماً  یک چیز خوبی برای مبارزه با اسلام است که بگویند، اسلام وحشتناک است و این‌ها خوب طبیعیه.

 

راهنما: همین موضوع کاریکاتوری که نشریه فرانسوی علیه پیامبر (ص)کشید و داعش با شیوه کشتار اعضای آن نشریه، باعث موجی از اسلامستیزی شد.

البته تلویزیون می‌گفت این‌ها عضو القاعده بودند نه داعش.

 

راهنما: دو برادر الجزایری مسبب حادثه قبلاً با ابوبکر البغدادی بیعت کرده بودند. داعش هم مرگ آنها را تسلیت گفته بود. اتفاق زمانی افتاد که یکی دو هفته پیش از آن کاریکاتوری از البغدادی در همان مجله چاپ شده بود.

راهنما: خانواده این افرادی که به داعش میپیوندند که از کشورهای مختلف هم هستند، اینها چگونه امرار معاش  میکنند؟ خود آن کسی که به داعش میپیوندد آیا اینها در واقع حقوقی میگیرند؟

به‌هرحال خورد و خوراک هست، اما به‌قول معروف پول تو جیبی هم به افراد  می‌دادند.

 

راهنما: چقدر است، فرق  میکند از یک شخص تا یک شخص دیگر؟

برای داخلی و خارجی فرق  می‌کند.

 

راهنما: یعنی ملاک، تفاوت داخلی و خارجی است یا نه. سرباز و امیر و بعد بالاتر و…

من از حقوق کسانی که امیر بودند خبر نداشتم، ولی به  سربازها به مقدار مساوی  می‌دادند.

 

راهنما: چقدر به هر نفر  میدادند؟

آن زمان تقریباً نفری هفتاد دلار در ماه.

 

راهنما: خانوادههای اینها چطور؟ شما که خانواده خود را رها کرده بودید وضعیت امرار معاش و تأمین مالی خانواده شما و هزاران خانواده دیگر چگونه بود. 

در قبال آن‌ها مسئولیت قبول نمی‌کردند، ولی اگر کسی خانواده‌اش هم با وی داخل گروه بود به او هم حقوق  می‌دادند.

 

راهنما: داخل خود سوریه؟

بله؛ داخل خود داعش. یعنی کسانی که با خانواده‌هایشان آمده بودند.

 

راهنما: زندگی روزمره یک عضو داعشی چگونه است؟ فرض کن حالا اگر عملیاتی نباشد یا در روز عملیات و برنامه نظامی نباشد، کلا روزتان را چگونه میگذراندید؟

بستگی دارد چه پستی باشند. مثلاً پست نگهبانی فرق  می‌کند، در جبهه باشد نیز فرق  می‌کند. تقریباً به دو قسمت تقسیم می‌شود: استراحت و کار.                                                                                                                                                                                

نظر دهید

لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید